
Saturday, February 26, 2005
به خاله مسجدى كه امروز رفت
خدايا به اندازه تمام آدامسهاى خروس نشانى كه واسه ما مى اورد توى بهشت بهش مرغ و خروس بده.
خدايا به اندازه تمام آدامسهاى خروس نشانى كه واسه ما مى اورد توى بهشت بهش مرغ و خروس بده.
Friday, February 25, 2005
اين Send رو تو هر سایتی که می بینم، یاد جبرئیل می افتم. فکر کنم مذهبی شدم!
Thursday, February 24, 2005
آدرس سر راست
سوار خطى ها كه شدى، همين كه آهنگ قشنگه شروع شد، بدون كه بايد پياده شى. اونجا خونه ماست!
سوار خطى ها كه شدى، همين كه آهنگ قشنگه شروع شد، بدون كه بايد پياده شى. اونجا خونه ماست!
Wednesday, February 23, 2005
خدا! تو بهشت حداقل دو سه تا جاى دنج و خلوت درست كنى ها! يه جا كه توش حتى يه فرشته هم پر نزنه. كار دارم.
پ.ن : فضولى موقوف.
پ.ن : فضولى موقوف.
Friday, February 18, 2005
حديث هفته چهاردهم
از دنياى شما سه چيز را دوست دارم : سينما، چشمهاى دخترم و او.
از دنياى شما سه چيز را دوست دارم : سينما، چشمهاى دخترم و او.
Wednesday, February 16, 2005
اى كسانيكه وبلاگ ضد فمنيستى داريد، اگر راست مى گوييد آدرس وبلاگتان را به جى.اف هايتان بدهيد. بدرستى كه فانى راستگويان را دوست دارد.
Sunday, February 13, 2005
قصه ولنتاين را چنين روايت كنند :
به شوشتر زدن گردن مسگری
تا قالب کنند در بلخ هر جنس بنجلی
به شوشتر زدن گردن مسگری
تا قالب کنند در بلخ هر جنس بنجلی
Friday, February 11, 2005
اومديم و آمريكا حمله كرد و ما شهيد شديم، بعدش روحمون از كدوم ورى بايد بره پيش خدا؟ امروز هرچى فكر كردم ديدم بين ستاره ها همينجورى سرگردون مى مونه!
Thursday, February 10, 2005
بيست و دو به در
۲۲ بهمن ِ سال دگر....جى.اف به بغل...كنار سربازاى سازمان ملل
۲۲ بهمن ِ سال دگر....جى.اف به بغل...كنار سربازاى سازمان ملل
Wednesday, February 09, 2005
اجازه خدا ما كار خوب كنيم مي بريمون زمهرير؟
پ.ن : تو هم بهشت رو بى خيال شو، فقط زمهرير برف داره ها!
پ.ن : تو هم بهشت رو بى خيال شو، فقط زمهرير برف داره ها!
Tuesday, February 08, 2005
سيگار كه روشن كني. صبح كه برفي باشه. سمت راست بلوار رو بگيري و بياي و محو سفيدي درختاي پارك شي... زندگي شايد همين باشد.
پ.ن : جات خالي.
پ.ن : جات خالي.
Monday, February 07, 2005
امام زمان! خدايى بگو تو شب قدر حكم رئيس جمهورى كى رو امضاء كردى كه ما به بقيه بخنديم.
Sunday, February 06, 2005
فكر كردن بعضيا مثل پرفسور بالتازاره. هميشه بعد از كلى فكر، نتيجه مى گيرن كه دستگيره دستگاه رو بايد بكشن!
پ.ن : امروز تو آرشيو استامينوفن جمله اى شبيه اين ديدم. احتمالاَ ذهنم احساس كرده اين رو خودش گفته. خواستم بگم وجدانم آسوده شه!
پ.ن : امروز تو آرشيو استامينوفن جمله اى شبيه اين ديدم. احتمالاَ ذهنم احساس كرده اين رو خودش گفته. خواستم بگم وجدانم آسوده شه!
Saturday, February 05, 2005
ديروز خدا رو به جبرئيل كرد و با تعجب پرسيد : "مگه قرار نشد تو طوفان نوح همه غرق شن؟"