
Thursday, January 24, 2008
بهشت
اگه خدا بودم مي آفريدم : برف با اسانس سيب
پ.ن : رو در و ديوار اين شهر، همش از تو يادگاره
اگه خدا بودم مي آفريدم : برف با اسانس سيب
پ.ن : رو در و ديوار اين شهر، همش از تو يادگاره
Labels: برف
Sunday, January 20, 2008
جنگل آسفالت
- چرا از رو برفا مي ري؟ بيا رو آسفالت
+ اون آسفالت تابستونا هم هست
پ.ن : خدا رو شكر كه هنوز كافرم (با تشكر از لوئيس بونوئل)
- چرا از رو برفا مي ري؟ بيا رو آسفالت
+ اون آسفالت تابستونا هم هست
پ.ن : خدا رو شكر كه هنوز كافرم (با تشكر از لوئيس بونوئل)
Monday, January 14, 2008
اولين برف كه تو بهشت اومد، گاز بهشت قطع شد و همه جويهاي شير و عسلم يخ زد. آدم گفت : ما پيش بيني نمي كرديم، زمستونا برف مياد. حالا چه كنيم با گشنگي؟ حوا يه نگاه به درخت سيب كرد و بعد يه نگاه به آدم انداخت. يك. دو. سه. دوتايي سمت درخت سيب دويدن. خدا هم دوتاشون رو از بهشت بيرون كرد
پ.ن : خريت خودت رو گردن خدا ننداز!
پ.ن : خريت خودت رو گردن خدا ننداز!
Sunday, January 06, 2008
عاشقانه زمستونم
يه گوله برف تو رو به صدتا دنيا نمي دم
پ.ن : گفتم به از يه گوله برفي، ليكن به دست نآآآآآآآیی
يه گوله برف تو رو به صدتا دنيا نمي دم
پ.ن : گفتم به از يه گوله برفي، ليكن به دست نآآآآآآآیی
Labels: برف, عاشقانه ها
Wednesday, January 02, 2008
برف
فكر كرد اون همه برف روي درخت سنگيني مي كنه و درخت رو تكون داد. برفها از روي درخت كه ريختن، درخت گفت : چه كارم داشتي؟ خوشگل شده بودم
فكر كرد اون همه برف روي درخت سنگيني مي كنه و درخت رو تكون داد. برفها از روي درخت كه ريختن، درخت گفت : چه كارم داشتي؟ خوشگل شده بودم
Labels: برف